حسین

تبلیغات
کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه
پیوندها

هیتلر

شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۱، ۱۲:۴۰ ق.ظ

هنگامیکه از یک نفر امتحان ورودی می گیریم یا برای پذیرفتن شخصی با وی مصاحبه می کنیم
شاید اگر بیشتر دقت بخرج بدهیم حتی بتوانیم تاریخ بشریت را نجات بدهیم .

بله حتی شما هم میتوانید بتنهایی سبب تغییر تاریخ بشوید
در زیر تعدادی از نقاشی های فردی که در مصاحبه و امتحان ورودی دانشگاه هنر وین پذیرفته نشد
و راه دیگری برای زیستن برگزید آورده شده است لطفا خوب توجه کنید

هیچگاه تاثیر تصمیم و رفتار خود را بر دیگران دست کم نگیرید

.

.

.

میدانید این نقاشی ها متعلق به کیست ؟؟؟؟

اگر او از طرف دانشگاه وین پذیرفته میشد، تاریخ جهان بسیار متفاوت میشد اسم این نقاش، آدولف هیتلر است!‏شخصی که این نقاشی ها را کشیده است، میخواسته در دانشگاه هنرهای زیبای وین تحصیل کند و یک نقاش معروف شود.

بیش از ۵۰ میلیون انسان در جنگ جهانی دوم تکه تکه شدند

۹۱/۰۶/۱۱
حسین جنت

نظرات  (۲۳)

وبلاگ اخرین فرشته (بی کسی تنهاکسم) حذف ووبلاگ زیر جاگزینش خواهدبود......
تنهایـــی ودلتنگی بــــد اسـت
اما بدتــر از آن اینـسـت که بخواهــی تنهاییــت ودلتنگیت را با آدم های مجـــازی پــر کنــی
آدم هایــی که بود و نبودشـــان به روشــن یا خامــوش بودن یک چــراغ بستــگی دارد !!!

سلااااااااام..
آپم..با یه گفتگو جدید..بایه نفر خاص ...
فک نکنم درست باشه

-------------------------
جواب :

علی جووون فک کن!
♥      ☆اپـــــم  *  ★   * ♥  ★
*      *   بدوبیا★     ★  ♡  *
   ★           ☆اپم 
  ♡      ★  *  ★   *   ☆
★  *  ★اپم   *   ☆  ★  

♥   *   ★     ★  ★اپم  *
♡   ☆           ★ 
  ♥      ☆اپـــــم  *  ★   * ♥  ★
*      *   بدوبیا★     ★  ♡  *
   ★           ☆اپم 
  ♡      ★  *  ★   *   ☆
★  *  ★اپم_
░▒██████████
░██▓▒░░▒▓██
██▓▒░__░▒▓██___██████
██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██
██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██
██▓ __________________ ░▒▓██
_██▓▒░______________░▒▓██
__██▓▒░____________░▒▓██
___██▓▒░__________░▒▓██
____██▓▒░________░▒▓██
_____██▓▒░_____░▒▓██
______██▓▒░__░▒▓██
_______█▓▒░░▒▓██
_________░▒▓██
_______░▒▓██
_____░▒▓██

آپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپم   *   ☆  ★  

♥    *   ★     ★  ★اپم  *
♡   ☆           ★ 
  ♥      ☆اپـــــم  *  ★   * ♥  ★بدو بیا
سلام دوست عزیز
ممنون که ب وبم سر زدی
و بازم ممنون بخاطر نظر قشنگت
البته لینک کردن وب جالب و فوق العاده ی شما باعث افتخاره
فقط لطف کن و برام بنویس ب چه اسمی لینکت کنم
سلام داداش لینکت کردم
توهم میتونی منوباعنوان دنیای عشق بلینکی
۱۳ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۳۵ مـــ♥ــــریمــ♥ــــ
سلامــ دوستمـــ
بـا یــه آپـــ جــدیــد و متفـــاوتـــ
منتظــر حضـــورتــــ هستمــــ
سلام اپـــــــــــــــــــم
لینک شدین
۱۴ شهریور ۹۱ ، ۱۶:۵۵ مجیدکوسه ازتسوج
نظرات ارزشمند وتعیین کننده ی شما همشهری بزرگواردر موارد:
1- ویژگی های شورای اسلامی ایده آل آینده وبالطبع آن شهردارایده آل آتی
2- انتقادات سازنده ازمسئولان بخش وشهرتسوج وارائه ی راه حل های مفید ومنطقی
ازشما همشهری بزرگوار استدعا میشود بادادن نظروراه حلهای منطقی در آبادانی شهر وبخش خود سهیم باشید . باتشکر
سلام حسین لطفا مارو هم لینک کن مرسی
۱۵ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۳۰ ♥♥باران دختــــــــــــرشیطون بـــــــــ
سلام

ولی چـــــــــــــــرا خصوصی گذاشته بودی؟؟واسه اینکه تعریف کرده بودی//

فدای سرت ..

بیشتر مطالبتو خوندم خیلی جالب بودن..

بازم بهم سر بزن..

راستی لینک شدی...
۱۵ شهریور ۹۱ ، ۱۰:۰۳ عاشق دیوانه
رفتی و ماتم سرا شد خانه ام
ای دریغ از شور در کاشانه ام
رفتی و شمع رخ از این خانه رفت
در فراغت سوخته پروانه ام
آشیانم با تو کاخی با صفاست
گر نباشی جغد ، در ویرانه ام
ماه من باز آ که با روی خوشت
زندگی سازم ، اگر دیوانه ام
دلبرم بی تو فراموشم اگر
در کنارت صورت افسانه ام
گر شبی باشم جدا از یار خویش
مست تنهایی به هر میخانه ام
نا شکیبا بودم از جورت عجب
رفتی و ماتم سرا شد خانه ام
سلام
مرسی از حضور سبزت
شاد باشی....
قشنگ بود.مرسی
"وقتی میگیم: خدا کند که بیایی"
"شاید او می فرماید خدا کند که بخواهید

الهم عجل لولیک الفرج....
آپم ...

زیباااا..
۱۵ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۲۱ عاشق دیوانه
خوبیهاست که باعث میشه آدما دلتنگ بشن
بخاطر تموم خوبیهات دلتنگتم
۱۶ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۴۴ عاشق دیوانه
سلام نه من شما رو میشناسم نه شما منو
من همین جوری پیام دادم اگه دوس نداری ندم؟
...........................!!!!!!
سلام جلب بووود
فقط یه سوال اینکه آدمی با این روحیه لطیف و هنری که ایند زیبا واسه آیندش آرزو داشته چطور میتونه اینقدر عوض بشه؟؟؟؟ که؟
سلام .ممنون ازشما.لینک شدین.
دوستان ، یاران باوفای سرزمین من
شاه بستر سرزمین کودکی های من نبود ، از کوجه های آن نانی بخانه نبرده ام ، از کوزه های سفالی آن جرعهای ننوشیده ام و خاطراتم را در کنج دیوارهای گلی سی و سه بیک پنهان نکرده ام. اما شبستری زاده هستم و جان شبستر در رگهایم جاریست بمانند نهرهایش. از کنار نهرهایش می گذرید بی آنکه به نوایش گوش دهید. خروشان می جوشند چشمه هایش مانند قلب آکنده من. آگر در سرزمین نیاکان من هستی ترا به خدایت قسم میدهم سرزمینم را میازار. با نهرهایش مهربان باش. آب چشمم را گل آلوده مکن. با درختانش مهربان باش و هرگز تیشه به ریشه ای مزن که خونم را خواهی ریخت.
ما زنده ایم ، چشم براه دیدن مادربزگها و پدربزگهای از دست رفتمان که در بستر گرم شبستر می آسایند.، خاک سرزمین مرا میازار.
کوجه های شبستر مهربانتر از یک گزر کوتاه است ، به پیرمرد فرسوده ای که از روبرو می آید با محبت سلام کن ، تا افق نگاهش ترا بدرقه خواهد دوستان ، یاران باوفای سرزمین من
شاه بستر سرزمین کودکی های من نبود ، از کوجه های آن نانی بخانه نبرده ام و از کوزه های سفالی آن جرعه ای ننوشیده ام و خاطراتم را در کنج دیوارهای گلی سی و سه بیک پنهان نکرده ام. اما شبستری زاده هستم و جان شبستر در رگهایم جاریست مثل نهرهایش. از کنار نهرهایش می گذرید بی انکه به نوایش گوش دهید. خروشان می جوشند چشمه هایش مانند قلب آکنده من.اگر در سرزمین نیاکان من نانی به خانه ات می بری ترا به خدایت قسم میدهم سرزمینم را میازار. اگر از چشمه هایش جرعه ای مینوشی با نهرهایش مهربان باش. آب چشمم را گل آلوده مکن. با درختانش مانوس باش و هرگز تیشه به ریشه ای مزن که خونم را خواهی ریخت.
من زنده ام ، چشم براه دیدن مادربزگها و پدربزگهای رخت برکندمان که در آغوش گرم شبستر می آسایند.، خاک سرزمین مرا میازار.
کوجه های شبستر مهربانتر از یک گزرگاه کوتاه است ، به پیرمرد فرسوده ای که از روبرو می آید با محبت سلام کن. تا افق نگاهش ترا بدرقه خواهد کرد. کوچه های سرزمین مرا میازار.
ستارهای شبهایش را تماشا کن و بخاطر بسپار که به من قول دادی.کرد. کوچه های سرزمین مرا میازار.
آقای جنت دوست سلام عرض ایلیرم
آدوزدان بولیرم کی شبیسترلی سیز. منی تانوماسوز بیزده شبیترلیوخ.
بو مطلبی تازا شبستره گلن لره ، تهران مدلی ایو دوزندلره ، سواخلی دیوارلاری ییخن لره ، سویی بولاندوران لارا ، اصلین ایتیرن لره ، تازا دانشجو اولانلارا یازمیشم.
زحمت چکین وبلگاوزا گویون. امان دو بیر بیریمیزدن آیریلمیاخ.
سرفراز اولاسوز
یاشاسون وطنیم شبستر.

دوستان ، یاران باوفای سرزمین من
شاه بستر سرزمین کودکی های من نبود ، از کوجه های آن نانی بخانه نبرده ام و از کوزه های سفالی آن جرعه ای ننوشیده ام و خاطراتم را در کنج دیوارهای گلی سی و سه بیک پنهان نکرده ام. اما شبستری زاده هستم و جان شبستر در رگهایم جاریست مثل نهرهایش. از کنار نهرهایش می گذرید بی آنکه به نوایش گوش فرا دهید. خروشان می جوشند چشمه هایش بمانند قلب آکنده من. اگر در سرزمین نیاکان من نانی به خانه ات می بری ترا به خدایت سوگند میدهم سرزمینم را میازار. اگر از چشمه هایش جرعه ای مینوشی با نهرهایش مهربان باش. آب چشمم را گل آلوده مکن. با درختانش مانوس باش و هرگز تیشه به ریشه ای مزن که خونم را خواهی ریخت.
آهای من زنده ام ، چشم براه دیدن مادربزگها و پدربزگهای رخت برکنده ام که در آغوش خاک گرم شبستر می آسایند.، خاک سرزمین مرا میازار.
کوجه های شبستر مهربانتر از یک گذرگاه کوتاه است ، به پیرمرد فرسوده ای که از روبرو می آید با محبت سلام کن. تا افق نگاهش ترا بدرقه خواهد کرد. کوچه های سرزمین مرا میازار.
درخشش ستارهای شبهایش را تماشا کن و بخاطر بسپار که به من قول دادی.

-------------------------------------------
جواب :

سلام داداش عزیز

مرسی که اصالتتو فراموش نکردی اینطرفا بیا

در ضمن آقا هر وقت این طرفا اومدی حتما بهم خبر بده شماره تلفنم هم تو ژروفایلم هست خوش حال میشم ببینمتتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی